آتش نزد مردم روم باستان

مردم یونان و روم باستان اندیشه‌های خرافی بسیاری داشتند، در کتاب 'تمدن پیشین' در این باره اینگونه می‌خوانیم:

"هر یک از مردم یونانی و روم را در خانواده پرستشگاهی بود و بر آن پرستشگاه اندک آتشی میان خاکستر می‌درخشید. صاحبخانه موظف بود که آن آتش را شب و روز روشن نگاه دارد. هر شب اخگرها خاکستر می‌افشاندند که تا بامداد نمیرد و بامدادان نخستین کار، تیز کردن آتش بود. 

آن آتش خاموش نمی‌شد مگر زمانی که تمام افراد خانواده هلاک شده باشند ... این آتش در نظر آنان مقام خدایی داشت، چنانکه آنرا می‌پرستیدند و دعا می‌کردند که انسان را از نعمتهای سه گانه سلامتی، توانگری و نیکبختی که آرزوی دیرینه بشر است برخوردادر سازد." 

همچنین در قسمتی از کتاب 'تاریخ کهن‌ترین ملل باستانی پیش از اسلام' راجع به مضمون یکی از دعاهای این مردم می‌خوانیم: 

"ای آتش جاودان زیبا که پیوسته روشنی و روزی ما از خوان نعمت توست، سعادت و خوبی از ما دریغ مدار، هدایای ما را به نیکی بپذیر و در عوض با صحبت و نیکبختی ما را شیرین کام ساز." 

در قسمت دیگری از همین کتاب ذکر راجع به صحبت مادری بهنگام مرگ می‌خوانیم: 

"معبود من ... نظر و لطف مراقبت از کودکان بی مادر من دریغ مدار، پسرم را زنی مهربان ده و عمری دراز به سعادت و کامروایی بسر برند."

 

جشنواره لوپرکالیا


جشنواره ای به نام LUPERCALIA که 15 فوریه در رم باستان میان کافران متداول بوده است. لوپرکالیا جشن تطهیر و زمان خانه تکانی بوده است. در این جشن مشرکین از خدای LUPERCUS بخاطر محافظت از چوپانها و گله هایشان از گزند گرگها قدردانی می‌کردند. در این فستیوال بمنظور بزرگداشت FAUNUS خدای حاصلخیزی، باروری و جنگلها رومیان یک سگ و دو بز نر را قربانی کرده و از پوست آنها شلاق می‌ساختند. مردان با این شلاقها به میان مردم رفته و به هر کسی که می‌رسیدند ضربه‌ای با شلاق به آنها می‌زدند. دختران داوطلبانه برای شلاق خوردن صف می‌کشیدند. آنها اعتقاد داشتند که شلاق خوردن با تازیانه‌های ساخته شده از پوست بز باروری آنها را تضمین می‌کند. همچنین در این جشن طی بزرگداشت الهه ای بنام JUNO FEBRUTA زنان مجرد نامه‌های عاشقانه می‌نوشتند و درون گلدانهایی می‌انداختند. (و یا تنها نام خود را روی برگه ای مینوشتند) مردان مجرد روم نیز هر کدام یکی از این یادداشتها را از درون گلدانها بیرون کشیده و مشتاقانه بدنبال دختر نویسنده نامه می‌رفتند. این آشنایی‌ها اغلب به ازدواج می‌انجامید. این رسم تا قرن هجدهم ادامه داشت اما از آن به بعد مردان رم ترجیح دادند پیش از آشنایی زن را ببینند!

 

روایات مختلف در مورد تاریخچه ولنتاین

* ولنتاین مقدس یک کشیش مسیحی بوده که در قرن سوم خدمت می‌کرده است. زمانی که امپراطور CLADIUS دوم بر روم حکمرانی می‌کرده. کلادیوس دریافت که مردان مجرد از آنجایی که همسر و خانواده ای ندارند (مردان متاهل حاضر به ترک همسر و خانواده خود نبودند) نسبت به مردان متاهل بیشتر به سربازی روی آورده و سربازان بهتر، کاراتر و جنگجوتری نیز می‌باشند. از همین رو ازدواج را برای مردان جوان غیر قانونی و ممنوع اعلام کرد. ولنتاین که این حکم را ناعادلانه و ظالمانه می‌پنداشت از فرمان کلادیوس سرباز زد. ولنتاین مخفیانه عشاق جوان را به عقد یکدیگر در می‌آورد. هنگامی‌که این عمل ولنتاین بر ملا گشت کلودیوس حکم اعدام وی را صادر کرد.


* خود ولنتاین نخستین فردی بود که برای اولین بار نامه ولنتاین را نگاشت. وی هنگامی‌که در زندان بسر می‌برد دلداده دختر جوانی شد که دختر زندانبان وی بود. این دختر جوان زمانی که ولنتاین در بازداشت بسر می‌برد به ملاقات وی می‌آمد. در انتهای این نامه ولنتاین چنین نوشته بود: "از طرف ولنتاین تو." این عبارت کماکان در نامه های روز ولنتاین استفاده میشود.


* ولنتاین در روز 14 فوریه اعدام شد. تقریبا در سال 269 پس از میلاد. به گرامیداشت وی کلیسایی در سال 350 پس از میلاد بنا گردید که پیکر وی نیز در آنجا دفن شده است. در واقع روز ولنتاین سالروز مرگ و خاک سپاری ولنتاین می‌باشد.

* پاپ اعظم GLASIUS فردی بود که روز 14 فوریه را، در سال 498 پس از میلاد، روز ولنتاین (ST. VALENTINE`S DAY) نام نهاد. در واقع وی این روز را جایگزین آیین کفرآمیز لوپرکالیا که مختص کافران بود کرد. وی در گلدانها عوض نام دختران اسامی ‌مقدسین مسیحی را نهاد. و با این کار به لوپرکالیا تقدس بخشید. در این آیین مرد و زن هر دو یک نام قدیس را از گلدان بیرون می‌کشیدند که می‌بایست تا آخر سال خصوصیات اخلاقی آن قدیس را الگو قرار داده و در خود متجلی می‌ساختند.


* روایت دیگر: در دوران کلادیوس مسیحیت به شدت سرکوب می‌شد. ولنتاین نه تنها کشیش و مبلغ مسیحیت بود بلکه رهبر جنبش زیر زمینی مسیحیان نیز بود. اغلب کشیشها در این دوران زندانی و سپس اعدام گردیدند. ولنتاین پس از به زندان افتادن دختر نابینای زندانبان خود را شفا می‌دهد. کلادیوس پس از اینکه از این خبر مطلع می‌گردد به خشم آمده و دستور می‌دهد سر وی را از تنش جدا سازند.


* کلیسای کاتولیک حداقل 3 قدیس بنام VALENTINE و یا VALENTINUS شناسایی کرده که هر سه در روز 14 فوریه به شهادت رسیده اند.